معرفی وبلاگ
وبلاگ (دفاع مقدس در هشت سال ، پایداری در سی سال ) وبلاگی است در زمینه شهدا و دفاع مقدس و به ارائه مطالب گوناگون در رابطه با دفاع مقدس می پردازد . با تشکر - مدیر وبلاگ علی فروتن
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 59362
تعداد نوشته ها : 47
تعداد نظرات : 1

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

Rss
طراح قالب

وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ای که در خواب گرانی اندکی بیدار شو
کاین بدن را سالها زیر زمین خوابیدن است
مرغ باد ملکوتم نیم از وادی خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
به هر حال عمر گذشت و لحظه ملاقات با رب رسید، عمری که دائم در غفلت و خوش خیالیها تلف گردید. امید آنکه این لحظه لحظه ی رستگاری باشد، لحظه ی خلاصی و لحظه رسیدن به خدا و رسیدن به معشوق باشد. در چنین لحظاتی امیر مومنان و سرور متقیان فرمود، فزت و رب الکعبه (سوگند به پروردگار کعبه که رستگار شدم). در این لحظه ابا عبدا... صورت برافروخته از شوق شهادت و خضاب از خون پیشانی خود را بر مشتی خاک می گذارد و می فرماید الهی رضاء برضائک.
خدا یا خدایا به حق خونها ی به ناحق ریخته شهدا ی راهت لحظه مرگ ما را با چنین حالاتی توام بگردان.
خوشا آنانکه در راه حقیقت بساط خویش برچیدند و رفتند
نگردیدند هرگز گرد باطل، حقیقت را پسندیدند و رفتند
اما تو ای کسیکه لحظه ای دیگر استخوانهای سرد و بی روح مرا می نگری از این لحظه به بعد چشم خود را بگشا، لحظه ی موت را به یاد آر و با این دید که لحظه ای دیگر خود نیز چنین بی روح می شوی به آخرت بنگر که(انما الدنیا فنا) خدا را برگزین و معنی پیدا کن- خدا را بجوی و گوهر شو- خدا را جستجو کن و خلیفه ی او شو، دنیا ، ابتذالات، لذائذ، پستیها و همه زرق و برقها را واگذار و چشم بصیرت پیدا کن و به او بپیوند که هرچه جز اوست نیست شدنی است.
به خدا اتکال کن و دست از دامان آل عصمت و طهارت بر ندار و امام عزیزمان را حتی یک لحظه تنها مگذار و با او و در خط او باش که سعادت واقعی در این طریق است.
اگر این زندگی کوتاه برای خدا باشد اگر این رفتن برای خدا باشد طلب مغفرت ارزش دارد، اگر این قطره بی ارزش خون برای او بر خاک ریزد، ارزش دارد. ما که باید برویم چرا به بهترین شکل نرویم، اگر خدا عمر مجددی به من می داد همه عمرم را شکر گذار این لحظه ی رفتن می نمودم.
همسر بزرگوارم
دوست داشتم پدرم می بود و بر بالای جنازه ام این شعر را می خواند، اما خدا نخواست، از تو می خواهم که چنین کن و بیا و بر جنازه ام چنین بخوان:
خون پاک شاه دین هرچند پر اسرار بود
بود بر هر قطره خون این خط زیبا آشکار
ای ستمگر یا بنای عدل نه یا خود بمیر
ای ستمکش یا بکش یا کشته شو با افتخار
بنده حق بود و از میخانه معشوق مست
هرچه ساقی داد گفتا ساغری دیگر بیار
تار و پود او را کارگاه عشق بافت
ذره ذره رشته رشته پود پود و تار تار
همسرم کوشا و شکیبا باش که عمر می گذرد. آنچه برایت ارزش خواهد داشت این تحمل و پیمودن راه حق تعالی است پس از هیچ چیز نهراس و به او توکل کن و در مشکلات و سختیها به او پناه ببر و عمر خود را صرف گسترش راه او بنما.
با استفاده از قرآن و دستورات ائمه هُدا و کتب خوب اسلامی حداکثر توان علمی را پیدا کن و با بکار بستن احکام یعنی پرهیز از حرام و مکروه و عمل به واجب و مستحب حداکثر بنیه تقوایی را در خود به وجود آور و آنگاه هرچه میشود از خداست و به رضای او راضی باش.
از قول من به همه بستگان و دوستان بگو:
هرکدام بخواهند با کنایه، دشمنی، بدی و یا بی اعتنائی به عنوان خون من نا قابل، حتی یک ذهن کجی به اسلام و یا انقلاب نماید دل مرا لرزانده و در پیشگاه باری تعالی مسئول خواهند بود و در قیامت یقه آنها را در محضر خدا میگیرم.
و به همه آنهایی که در حق من لطف می کنند و سعی در احیای راه خدا دارند سلام برسان و بگو که امیدوارم در قیامت بر دست و روی شما بوسه بزنم.
همسرم، مادرم را احترام کن و تا جائی که می توانی به او دلداری ده و نگذار فقدان و فنای من در او اثر گذارد. فرزندم را پاک و صالح پرورش بده، او را به حوزه علمیه بفرست تا سربازی از یاران مولای متقیان بشود. هرکس دلش برای اسلام می سوزد امام را یاری کند، هرکس مرا دوست دارد جبهه اسلام را ترک نکند، هر کس می خواهد پس از من خدمتی نماید فرزندانم را به سوی دینداری سوق دهد. همه در کمک به ایشان برای رفتن به حوزه علمیه کمال عنایت را نمایند، هرکس از من ناراحتی دارد به آبروی حضرت زهرا(س) مرا ببخشاید.
مادر عزیزم:
خدا میداند که خود را شرمنده تو میدانم که نتوانستم یک لحظه از الطاف تو را پاسخگو شوم، امیدوارم خداوند اجر تو را بدهد و او از تو قدردانی کند، لذا تقاضا دارم شیرت را حلالم کنی، صبور باش، متوکل به خدا شو و دست از دامن اسلام بر مدار که راهی به غیر از اسلام نمی تواند ضامن پیروزی دنیوی و اخروی باشد.
دوستان و بستگان بزرگوارم
با ذکر ارادت و تشکر از زحماتی که برایم کشیده اید، در مورد ناروائیهایی که به شما نموده ام طلب مغفرت دارم و همچنین از همه منصوبین محترم می خواهم که هر کدام از شما را به نحوی آزرده ام، شما را به خدا مرا ببخشید که صحنه قیامت بس سخت و دست از چاره جویی کوتاه است.
محمد گرامی


سه شنبه بیست و ششم 5 1389 9:13 بعد از ظهر
X